Friday 3 December 2010

دانشجویان فارسی

دانشجویان فارسی
پیش از آن که به اینجا بیایم از خود می پرسیدم چرا گروهی در آن سوی دنیا می خواهند فارسی بیاموزند، چه قدر ایران را می شناسند و چه قدر به فارسی علاقه دارند.
فرهنگ و تمدّن ما، قدیم و جدید، بیش از آن که خود می پنداریم مجذوب و شیفته دارد؛ حتی در سرزمین هایی که درست آن سوی دنیاست و ایرانیان مردی از آن دیار، گابریل گارسیا مارکز را بیشتر از آن سرزمین می شناسند.
جوانی اهل فلسفه است و می خواهد با زبان فارسی فلسفۀ اسلامی بخواند. کامیلو شیفتۀ معماری ایرانی است و چه قدر دوست دارد تخت جمشید را ببیند. جاناتان هم دانشجوی معماری است و دوستدار معماری دورۀ اسلامی. استفانی دوست دارد به ایران سفر کند و هر روز نمی دانم از کجا چند کلمۀ فارسی می آورد و معنایشان را می پرسد. روزی دربارۀ سبزه و هفت سین، روز دیگر از آبگوشت و چهاررنگی (نمی دانم چیست. می گوید غذایی است مربوط به کاشان) و امروز درباب مهریه و متلک و عروسی.
 دوستی از قبَل زبان فارسی در جستجوی فرصت شغلی است و دیگری می گوید مادربزرگش ایرانی بوده است.
ماریو می گوید دوست دارد زبان خارجی دومش غیر از زبان های لاتین باشد.
هر کسی از ظنّ خود یار ماست
امید دارم که ما را بشناسند آن گونه که هستیم
و دوستمان بدارند آن گونه که هستیم

No comments:

Post a Comment